کتاب «روانشناسی ناخودآگاه» (The Psychology of the Unconscious) یکی از اولین و مهمترین آثار کارل گوستاو یونگ است؛ روانپزشک معروف سوئیسی که نظریهی مهمی به نام «روانشناسی تحلیلی» را بنیان گذاشت.
یونگ در این کتاب به دنبال آن است که به ما نشان دهد ذهن انسان فقط آن چیزی نیست که ما در لحظه به آن فکر میکنیم. بلکه بخش بزرگی از ذهن ما در «ناخودآگاه» پنهان شده و بر رفتار، احساسات و تصمیمهای ما اثر میگذارد — بدون آنکه خودمان متوجه باشیم.
ناخودآگاه یعنی چه؟
قبل از هر چیز باید بدانیم «ناخودآگاه» یعنی چه؟
فرض کنید ذهن انسان مثل یک کوه یخ در دریاست. فقط نوک این کوه یخ از آب بیرون است (که میشود ذهن خودآگاه ما)، ولی بخش بزرگی از آن زیر آب پنهان است (که همان ناخودآگاه است). یونگ معتقد بود که بیشتر چیزهایی که در ذهنمان اتفاق میافتد، در همین بخش زیرآب است.
برای مثال:
- شاید شما از کسی خوشتان نمیآید ولی دلیلش را نمیدانید.
- یا ممکن است در زندگی به الگوهایی تکراری دچار شوید (مثل انتخاب آدمهای مشابه در روابط عاطفی)، بدون اینکه خودتان متوجه دلیلش باشید.
یونگ میگوید: اینها کار ناخودآگاه است.
چه چیزی در ناخودآگاه قرار دارد؟
یونگ توضیح میدهد که ناخودآگاه فقط چیزهای بد و سرکوبشده نیست (مثل نظر فروید). بلکه میتواند پر از ایدهها، خاطرات، نمادها، و انرژیهای روانی باشد.
او این ناخودآگاه را به دو دسته تقسیم میکند:
- ناخودآگاه شخصی
چیزهایی که ما خودمان تجربه کردهایم ولی فراموش کردهایم یا سرکوبشان کردهایم. - ناخودآگاه جمعی
چیزهایی که همه انسانها به طور مشترک در ذهنشان دارند، مثل نمادها، اسطورهها، و ترسها. این قسمت جدید و مهمی است که یونگ معرفی کرد و فروید به آن اعتقادی نداشت.
مثالهایی برای درک بهتر
برای درک بهتر، یونگ از رؤیاها، اسطورهها، و هنر استفاده میکند.
مثال ۱: رؤیا
فرض کنید فردی خواب میبیند که در حال فرار از یک حیوان ترسناک است. یونگ میگوید این خواب فقط دربارهی یک ترس روزمره نیست، بلکه ممکن است آن حیوان نماد یک بخش سرکوبشده از شخصیت فرد باشد؛ مثلاً خشم، میل، یا ترسی که او نمیخواهد قبولش کند.
مثال ۲: افسانهها
در بسیاری از فرهنگها داستان «قهرمانی» وجود دارد که باید به دل تاریکی برود، با یک هیولا بجنگد و گنجی به دست بیاورد. یونگ میگوید این داستانها فقط افسانه نیستند، بلکه تصویرهایی هستند از سفری که هر انسان باید در درون خودش طی کند: روبهرو شدن با ترسها، شناختن خود واقعی، و رسیدن به آرامش.
آنیما و آنیموس: زن و مرد در درون ما
یکی از مفاهیم جالبی که یونگ در این کتاب بررسی میکند، وجود دو بخش زنانه و مردانه در روان انسان است.
- آنیما = بخش زنانه در روان مردان
- آنیموس = بخش مردانه در روان زنان
مثلاً اگر مردی بیش از حد منطقی و خشک است، ممکن است آنیمای خودش را سرکوب کرده باشد. یونگ میگوید برای رشد روانی، هر انسان باید با این جنبهی پنهان خود آشنا شود و آن را بپذیرد.
سایه: نیمهی تاریک وجود ما
یونگ همچنین از مفهومی به نام سایه حرف میزند. سایه یعنی آن قسمتهایی از شخصیت ما که دوست نداریم ببینیم یا قبول کنیم — مثلاً حسادت، خشم، خودخواهی، ترس و… ما معمولاً این بخشها را سرکوب میکنیم یا در دیگران میبینیم و از آنها انتقاد میکنیم.
برای مثال، اگر کسی خیلی از «خودخواهی دیگران» شاکی است، ممکن است خودش بخشی از این ویژگی را داشته باشد ولی آن را نپذیرفته است. یونگ میگوید: «برای رشد روانی، باید با سایهی خود روبهرو شویم.»
چرا این کتاب مهم است؟
کتاب «روانشناسی ناخودآگاه» اولین بار در سال 1912 منتشر شد و باعث جدایی فکری یونگ و فروید شد. فروید بیشتر به مسائل جنسی و دوران کودکی توجه داشت، ولی یونگ دیدی گستردهتر داشت و معتقد بود روان انسان پیچیدهتر، معنویتر و جهانیتر از آن چیزی است که فروید تصور میکرد.
یونگ در این کتاب بنیان بسیاری از نظریات بعدیاش را گذاشت: مثل آرکیتایپها (نمادهای کهن)، ناخودآگاه جمعی، فرآیند فردیت (سفر درونی برای شناخت خود واقعی)، و تحلیل رؤیا.
جمعبندی ساده
کارل یونگ در کتاب «روانشناسی ناخودآگاه» میخواهد به ما بگوید:
- ذهن ما فقط آن چیزی نیست که به آن فکر میکنیم.
- بخشی از ذهن ما در ناخودآگاه پنهان است و روی زندگی ما تأثیر زیادی دارد.
- اگر خودمان را بهتر بشناسیم — از جمله ترسها، خشمها، آرزوها، و جنبههای پنهان شخصیتمان — میتوانیم آرامتر، آگاهتر و آزادتر زندگی کنیم.
- رؤیاها، اسطورهها، هنر و نمادها ابزارهایی هستند برای فهم ناخودآگاه.
- آشنایی با ناخودآگاه مثل رفتن به سفری درونی است؛ سفری که در پایان آن، ممکن است خود واقعیمان را پیدا کنیم.